
خبرنامه 43
به همت مؤسسه میراث مکتوب برگزار شد: برگزاری مراسم «بزرگداشت برت فراگنر»
مراسم نکوداشت پرفسور برت فراگنر، ایرانشناس اتریشی، به همت موسسه میراث مکتوب با همکاری سازمان اسناد و کتابخانه ملی و با سخنرانی دکتر محمود جعفریدهقی، استاد فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه تهران، نصرت ا... رستگار، پژوهشگر موسسه آکادمی اتریش، دکتر علی شهیدی، استاد فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه تهران و اکبر ایرانی، مدیر موسسه میراث مکتوب با دبیری دکتر فریبا افکاری، مدیر کتابخانه دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران، برگزار شد.
آقای اکبر ایرانی، مدیر موسسه میراث مکتوب در این مراسم چنین گفت: فراگنر معتقد بود بدون اسلامشناسی، ایرانشناسی ناتمام است و بر این نکته تأکید داشت که باید این دیواری که میان اسلامشناسی و ایرانشناسی کشیده شده، برداشته شود و حوزههای پژوهشی جدیدتری به روی محققان گشوده شود. تا قبل از فراگنر، قلمرو مطالعات ایرانشناسی در کشورهای آلمانی زبان بیشتر متمرکز بر تحقیقات ایران باستان بود، اما او حیطه کار خودش را فرهنگ و تمدن ایرانی و تاثیر این فرهنگ بر دیگر فرهنگها قرار داد و شاید به همین دلیل موسسه مطالعات ایرانشناسی در اتریش تاسیس شد و یک شبکه گسترده ایرانشناسی ایجاد کرد و به همت وی یک پل ارتباطی وسیع با مراکز ایرانشناسی در ایران، آمریکا و اروپا برقرار شد. فراگنر در ایرانشناسی به ایران فرهنگی نظر داشت و هر جا که زبان فارسی نفوذ داشت، قلمرو ایرانشناسی میدانست.
همچنین خانم دکتر فریبا افکاری چنین بیان کرد: برت فراگنر در دانشگاههای فرایبورگ، وین و برن به تدریس ایرانشناسی اشتغال داشت و بعد از بازنشستگی بهعنوان مدیر مسئول موسسه آکادمی ایرانشناسی اتریش خدمات زیادی را ارائه کرد. او عمر پربهای خویش را وقف معرفی ایران کرد، او دلداده فرهنگ، زبان فارسی و تمدن ایران بود و ایران را آنگونه که خود میگوید وطن و خانه دوم خود میدانست. فراگنر سال 1388 جایزه بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار را به پاس عمری ترویج فرهنگ و زبان فارسی از آن خود کرد و در همان سال بهعنوان چهره ماندگار ایران انتخاب شد. در سال 1390 با تالیف «فهرستنامه اسناد فرمانروایان ایران»، به عنوان پژوهشگر برتر، در حوزه تحقیقات خارجی جایزه فارابی پذیرفته شد.
در ادامه دکتر محمود جعفریدهقی، استاد گروه فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه تهران چنین بیان کرد: فراگنر حاصل تربیت ادبی و فرهنگی برخی از استادان بزرگ در دانشگاههای ایران بود. وی بخشی از تحصیلاتش را در محضر استادان بزرگی همچون ایرج افشار، منوچهر ستوده، محمدجعفر محجوب، مجتبی مینوی و ذبیح ا... صفا گذراند و باعث شد که عشق به ایران و ایرانشناسی در وجودش ایجاد و تقویت شود و در حدود شش دهه از عمر خویش را صرف شناخت تاریخ، فرهنگ و ادب ایران کرد و از اینروست که خدمات بسیاری از وی دیدیم و در واقع فراگنر معرف فرهنگ ایرانی در جامعه علمی اروپا بود.
همچنین دکتر علی شهیدی، استاد گروه فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه تهران چنین بیان کرد: در میانه دهه 60 میلادی جوانی اتریشی- آلمانی زبان به تهران آمد، اما به جای اقامت در قلهک و الهیه اتاقی در محلهای که مردمان لایههای میانی و فرودست جامعه ایرانی در آن زندگی میکردند، برای فارسیآموزی کرایه کرد. فراگنر مدتی بعد در هنرستانی در همان محلهها شروع به تدریس کرد، از نظامآباد و مجیدیه تا خیابان ری و سنگلج. بنابراین او فارسی را تنها در دانشگاههای وین و تهران نیاموخت، بلکه در تهران معلمی کرد و مردم و فرهنگ آنها را فهمید، تا فارسی را همانند یک فارسیزبان صحبت کند. فارسی زبانیِ او، در کوچه و بازار، در سنگکیها، کلهپزیها و جگرکیهای تهران تا آشخانه و چاینکیهای تاشکند، بخارا و سمرقند قوام یافت.
دکتر نصرت ا... رستگار، پژوهشگر سابق آکادمی ایرانشناسی اتریش نیز چنین اظهار کرد: فراگنر به کشورهای زیادی برای تحقیق و پژوهش مسافرت کرد و یکی از این کشورها ایران بود که، در سال 1964 تا 1969به همراه همسرش در ایران اقامت کرد و بعدها نیز در سالهای متناوب به ایران رفت و آمد کرد. به ترکیه، سوریه و لبنان نیز سفر میکرد. همینطور چندین سفر به ازبکستان و تاجیکستان داشت و با موسسات شرقشناسی آمریکایی هم نیز همکاری داشت. از نکات برجستهای که در زندگی علمی فراگنر بود، نخست عضویتش در موسسات معروف شرقشناسی در دنیا بود. همچنین او ابتدا عضو انجمن شرقشناسی آلمان شد و از 1997 تا 2002 سرپرست هیات رئیسه این انجمن بودند. البته او با اغلب موسسات شرقشناسی و ایرانشناسی دنیا آشنایی و همکاری داشت.
برگزاری دومین دور گفتگوهای دینی ایران و ژاپن، با موضوع: «محیط زیست در اسلام و شینتو»
به همت رایزنی فرهنگی ایران در ژاپن و با همکاری مرکز گفتگوی ادیان و فرهنگهای سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، جینجا هونچو سازمان معابد شینتوئی، دانشگاه کوگاکان و معبد ایسه، دومین دور گفتگوهای دینی ایران و ژاپن، با موضوع: «محیط زیست در اسلام و شینتو»، بهصورت حضوری و مجازی برگزار شد. این برنامه با سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین محمدمهدی ایمانیپور، رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، قهرمان سلیمانی، رئیس مرکز گفتگوی ادیان و فرهنگهای سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، ساتوشی کاوانو، رئیس دانشگاه کوگاکان (مهمترین مرکز تربیت و آموزش شینتوئی در ژاپن) و آتسوشی اوشیئو، رئیس ارتباطات جینجاهونجو (سازمان معابد شینتوئی) همراه بود.
همچنین شخصیتهای دیگری از ایران و ژاپن، همچون: حجج اسلام محسن الویری، استاد دانشکده مطالعات تاریخی و سیاسی دانشگاه باقرالعلوم، سیدحسن اسلامی اردکانی، استاد دانشگاه ادیان و مذاهب، ابراهیم (تاتسوایچی) ساوادا، معاون پژوهشی جامعهالمصطفی(ص) شعبه ژاپن، علی مشهدی، استاد حقوق عمومی و بینالملل دانشگاه قم، رحیمی، سرپرست رایزنی فرهنگی ایران در ژاپن، حسین دیوسالار، رایزن سابق فرهنگی ایران در ژاپن، ماساناری ایتایی، استاد بخش شینتو دانشکده ادبیات دانشگاه کوگاکان، ساتورو اوتووا، رئیس ارتباطات معبد ایسه (مهمترین و مقدسترین معبد شینتوئی و زیر نظر خاندان امپراطوری)، هیتوشی اوکاییچی، رئیس بخش امور جشنواره مؤسسه تحقیقاتی جینجاهونچو، یوریئو فوجیموتو، استاد دانشکده فرهنگ شینتو دانشگاه کوکوگاکوئین و دکتر ساکورائی استاد دانشگاه کوکاگان از دیگر سخنرانان و ارائهدهندگان مقاله در این نشست بودند.
بر این اساس در این نشست، دکتر ساتوشی کاوانو، رئیس دانشگاه کوگاکان، در سخنانی چنین بیان کرد: باور دارم که ارتباط فرهنگی میان ایران و ژاپن- که در غرب و شرق آسیا قرار داشته و فرهنگ خاص خود را دارند- عامل پیوند روابط دو کشور و امری بسیار ارزشمند در فهم مشترکات اقوام آسیایی و آشکار کردن ویژگیهای خاص هر کدام از آنها است و نتایج بسیار ارزشمندی بههمراه خواهد داشت. وی به برگزاری نخستین دور گفتگویهای دینی ایران و ژاپن در دانشگاه کوگاکان اشاره کرد و افزود: آن اجالس به حدی توجهات نخبگان و شخصیتهای فرهنگی را به خود جلب کرد که شماره 125«نشریه امور دین»- نشریهای که توسط اداره امور دین سازمان فرهنگ ژاپن منتشر میشود- هم به آن پرداخت.
دکتر کاوانو با اشاره به اهمیت محیط زیست در اسلام و شینتو چنین ادامه داد: دور دوم این نشست فرصتی برای اندیشیدن به مسائل محیط زیست است و به نظر میرسد، بررسی موضوع محیط زیست و طبیعت از منظر اسلام و شینتو یکی از دستاوردهای بسیار بزرگ این اجالس خواهد شد. وی در پایان ابراز امیدواری کرد که این نشست منجر به تعمیق بیش از پیش روابط دوستانه دو کشور ایران و ژاپن و مراودات علمی میان آنها شود.
با هدف گسترش دیپلماسی علمی انجام شد: همکاری مشترک میان دانشگاه پیام نور و دانشگاه دولتی GC پاکستان
دکتر مجتبی سلطانیاحمدی، رئیس مرکز امور بینالملل دانشگاه پیام نور، در دیدار با دکتر اقبال شاهد، مدیر گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه دولتی G.C لاهور، بر پرداختن به زبان فارسی بهعنوان زبان اندیشمندانه، شاعرانه و زبان فرهنگی بیشتر ملتهای خاورمیانه و شبه قاره هند تأکید کرد. بنابر گفته ایشان، زبان فارسی در سه ساحت اندیشه، هنر و دانش برجستگی ویژهای دارد؛ از اینرو پاسداشت و نگهبانی زبان فارسی وظیفه تمدنی ملتهای خاورمیانه و شبه قاره هند، بهویژه دو ملت ایران و پاکستان است. در این دیدار که در محل دفتر دبیرکل شبکه دانشگاههای مجازی جهان اسلام بهوقوع پیوست،وی همچنین توطئه رسانههای تفرقهانگیز علیه زبان فارسی را گویای جایگاه والای این اَبر زبان در پیوند فرهنگی ملتهای منطقه بیان کرد.
در ادامه، دکتر سلطانیاحمدی، رئیس دبیرخانه کارگروه ملی همکاری علمی و بینالمللی دانشگاههای ایران با دانشگاههای باز جهان، خواستار اجرایی شدن یادداشت تفاهم همکاریهای آموزشی، پژوهشی و فناوری بین دانشگاه پیام نور و دانشگاه کالج دولتی G.C لاهور پاکستان در هشت بند، شامل: همکاری مشترک اساتید دو دانشگاه در حوزه تدوین منابع آموزشی رشته زبان و ادبیات فارسی و چاپ کتاب مشترک، همکاری دو دانشگاه در حوزه نشریات علمی در راستای ارتقای سطح علمی نشریات دو کشور، برگزاری دورههای تحصیلی مشترک، برگزاری دورههای مجازی آموزشی در دو دانشگاه، ارائه بورس تحصیلی به دانشجویان دو دانشگاه جهت ادامه تحصیل در ایران و پاکستان، تبادل استاد و دانشجو بهمنظور تدریس و تحصیل در تمام رشتههای مرتبط دایر در دو دانشگاه، برگزاری دورههای دانشافزایی و پژوهشی کوتاه مدت برای اساتید دو دانشگاه و راهاندازی کرسیهای مرتبط با ایرانشناسی و زبان و ادبیات فارسی شد.
امضای تفاهمنامه همکاری میان رایزنی فرهنگی ایران در ایتالیا و دانشگاه «پروجا»
بر اساس تفاهمنامهای که میان رایزنی فرهنگی ایران در ایتالیا و دانشگاه پروجا منعقد شد، «اتاق ایران» در دانشگاه پروجا دایر و دوره آموزشی زبان و ادبیات فارسی برگزار خواهد شد. بر این اساس، رئیس دانشگاه پروجا با معرفی ظرفیتهای این دانشگاه در حوزه آموزش و تحقیقات میراث فرهنگی و باستانشناسی، از رایزنی فرهنگی ایران در ایتالیا خواستار معرفی همتایان ایرانی برای همکاریهای دانشگاهی در این حوزه شد. وی ضمن معرفی بودجههای ملی، اروپایی و بینالمللی در اختیار این دانشگاه، در حوزههای تخصصی و با هدف اعطای فرصت مطالعاتی به دانشجویان ایرانی، یا تبادل استاد در رشتههای باستانشناسی و میراث فرهنگی از محل استفاده از این بودجهها، چنین بیان کرد: مشاوره رایزنی فرهنگی ایران در ایتالیا درخصوص معرفی همتایان ایرانی برای همکاریهای دانشگاهی در حوزه حقوق تطبیقی بر مبنای انعقاد تفاهمنامه با همتایان ایرانی در این حوزه و اعطای فرصتهای مطالعاتی متقابل؛ تبادل استاد و دانشجو و تحقیقات و برگزاری همایشهای مشترک در حوزه حقوق تطبیقی، با محوریت معرفی حقوق اسلامی در دپارتمان حقوق دانشگاه پروجا در دستور کار قرار دارد.
همچنین مقرر شد با برگزاری هفته ایران در دانشگاه پروجا، از سوی رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، به اجرای موسیقی سنتی ایرانی، نمایش فیلمهای سینمایی ایرانی، برگزاری نمایشگاههای عکس، صنایع دستی و کتابهای ایرانی و برپایی نشست معرفی فرهنگ و تمدن ایرانی- اسلامی و معرفی چهرههای معاصر ایرانی پرداخته شود. همچنین اتاق ایران پایگاه برگزاری ادواری فعالیتهای مشابه در سالهای آتی معرفی شد.
درگذشت «راجِر مِروین سِیوُری»، ایرانشناس و صفویهپژوهِ انگلیسی
راجِر مِروین سِیوُری، ایرانشناس و صفویهپژوهِ انگلیسی، در ۹۷ سالگی در کانادا درگذشت. وی در مدرسه سلطنتی شهر پیتربورو تحصیل کرد و در سال ۱۹۴۳ با بورس تحصیلی اداره جنگ و وزارت اطلاعات، دوره فشرده زبان فارسی در مدرسه مطالعات شرقی و آفریقایی (سوآس) در دانشگاه لندن را گذراند. در سال ۱۹۴۷ به مطالعات عربی و فارسی در کوئینز کالج در دانشگاه آکسفورد پرداخت و در سال ۱۹۵۰ لیسانس خود را در مطالعات شرقی دریافت کرد. پس از ۱۰ سال تدریس و مطالعه بهعنوان آموزشیار زبان فارسی در دانشگاه لندن، در سال ۱۹۵۸ دوره دکتری را به پایان رساند. سِیوُری در سال ۱۹۶۰ بهعنوان استاد مدعو راهی دپارتمان مطالعات شرقی دانشگاه تورنتو در کانادا شد و در سال ۱۹۶۱ با پذیرش دریافت پیشنهاد شغل دائمی در دپارتمان تازه تأسیس مطالعات اسلامی این دانشگاه برای همیشه در کانادا ماندگار شد. وی نقش مهمی در پیشبرد این دپارتمان و بهطور خاص گسترش مطالعات ایرانی در آن داشت.
سِیوُری که از نویسندگان تاریخ اسلام کمبریج و تاریخ ایران کمبریج بوده، با همکاری در نگارش کتاب ایران پس از اسلام، مروری بر تاریخ، فرهنگ و زبان آن در سال ١٩۶۴، ویرایش کتاب مقدمهای بر تمدن اسلامی در سال ١٩٧۶، ترجمه تاریخ عالمآرای عباسی (اسکندربیک منشی) به زبان انگلیسی در سال ١٩٧٨ و تألیف کتاب ایران عصر صفوی در سال ١٩٨٧ که ترجمه آن بیش از ۲۰ بار در ایران به چاپ رسیده است و چاپ چندین مقاله دیگر درباره این دوره از تاریخ ایران بهعنوان متخصص برجسته تاریخ صفویه شهرت یافته است. وی بهمدت ٢٧ سال در گروه مطالعات شرقی دانشگاه اُتاوا به تدریس و تحقیق درباره ایران پرداخت و در جایگاه یک صفویهپژوه شناخته میشود.
حکیم نظامی از شاخصهای مهم هویت فرهنگ ایرانی است
استاد سیداحمد محیططباطبایی، رئیس باشگاه نوروز یونسکو، بهمناسبت بیست و یکم اسفندماه، روز بزرگداشت حکیم عالیقدر نظامیگنجوی، چنین بیان کرد: نظامی از شاخصهای مهم هویت فرهنگ ایرانی بهشمار میرود، زیرا وی یکی از پنج قله زبان و ادب فارسی است، که آثارش از نظر وزن و سازماندهی ادب فارسی اهمیت جهانی دارد و جهانبینی او نکتهای بسیار مهم در میراث بشری است. وی چنین یادآور شد: نظامی گنجوی نه تنها شاعر است، بلکه از زبان شعر برای بیان مفاهیم مهم فرهنگی و دیدگاه و جهانبینیاش استفاده میکند. آثار نظامی بیانگر مهمترین داستانهایی است که در ادبیات فارسی بهجای مانده است. مهمترین ویژگی نظامیگنجوی از منظر میراث فرهنگی آنست که همه پدیدهها را ایرانی کرده و با ایرانی کردن آنها در وفاق، همدلی و همبستگی گروههای فرهنگی تلاش مؤثر دارد.
رئیس شبكه «آذ تی وی» باكو:نشان دادن جاذبههای گردشگری ایران اولویت ماست
آقای سیدعباس موسوی، سفیر ایران در جمهوری آذربایجان، بههمراه قربانعلی پورمرجان، رایزن فرهنگی کشورمان و كارشناس دیپلماسی عمومی سفارت با روشن ممداف، رئیس شبكه «آذ تی وی» باكو دیدار و گفتگو کرد. آقای ممداف در سخنانی چنین اظهار کرد: مردم جمهوری آذربایجان به فرهنگ ایران علاقهمند هستند و فرهنگ مشترك ما و ایران بسیار غنی است. تعداد آذریزبانهای ساکن ایران با هیچ كشوری قابل قیاس نیست و مردم ما خواهان اخذ اطلاعات دقیق و بیشتر در مورد ایران، سنتها و آداب و رسوم ایرانیها هستند.
وی در ادامه چنین بیان کرد: ایران در حوزه فیلم و سینما حرفهای زیادی برای گفتن دارد و میتواند به ما كمك کند. ما در شبكه «آذ تیوی» باکو و شبكه «مدنیت» (فرهنگی) از پخش موسیقی ایرانی، فیلمها و سریالهای ایرانی استقبال میكنیم. همچنین نشان دادن جاذبههای گردشگری و زیباییهای ایران در حوزه فرهنگی و هنری برای ما اولویت است.
آقای موسوی، سفیر ایران در جمهوری آذربایجان نیز با اشاره به سالگرد روابط سیساله میان ایران و آذربایجان، روابط سیاسی میان دو كشور را خیلی خوب ارزیابی كرد. وی افزود: شبكههای استانی جمهوری اسلامی ایران كه تمام استانهای ما را شامل میشوند و تعدادی از آنها در استانهای آذریزبان ایران همچون تبریز، ارومیه، اردبیل و زنجان و قزوین هستند، میتوانند در تبادل برنامه با «آذ تیوی» باکو همكاری کنند. وی افزود: با توجه به اشتراكات فرهنگی، دینی و زبانی میان ایران و جمهوری آذربایجان جا دارد كه شاهد پخش فیلمهای بیشتری از ایران در شبكه تلویزیونی آذربایجان باشیم.
شماره نخست فصلنامه «دربند» منتشر شد:«جهان ایرانی از پنجشیر تا شوشی»
شماره نخست فصلنامه «دربند» (زمستان 1400)، با پرونده ویژه در مورد «جهان ایرانی از پنجشیر تا شوشی»، که به موضوع افغانستان و قفقاز پرداخته در ۳۰۵ صفحه منتشر شد. نخستین شماره فصلنامه دربند از مقالاتی با عناوین «نگاهی به تاریخ جنگهای روس و چرکس در قفقاز شمالی» به قلم دکتر حامد کاظمزاده ایرانشهر، دکتری خاورشناسی از دانشگاه ورشو، «نگاهی به گزارش ابوزید بلخی از بلاد الرّان، ارمینیه و آذربایجان» به قلم جعفر وثوقی، «قدرت داعش و چشمانداز نقش آن در افغانستان» از فرزاد رمضانی بونش، «سیاست قومیت در افغانستان: فهم پشتونها و گروههای قومی اقلیت» به قلم رهئا آبراهام (پژوهشگر مرکز مطالعات نیروی هوایی در دهلی نو) و ترجمه محمد یاسین، و «مروری بر تاریخ افغانستان از باستان تاکنون و زمینههای شکلگیری طالبان با عنوان افغانیت و جهاد» کاری از «احمدرضا حسینی» تشکیل شده است.
«پیوند جاینام آذربایجان با زبانهای ایرانی» پژوهشی از «مسعود عرفانیان» بر پایه قانون هماهنگی اصوات و در زبان تركی آذربایجانی به بررسی این موضوع پرداخته است. «کتیبههای فارسی مسجدجامع دربند» به قلم «مرتضی رضوانفر»، «بررسی نسخ خطی قره باغ نامهها» از «آناهیتا شاهرخی»، و «حسن زنبورک از مجموعه داستان: همشهریهای دماغه آبشرون» به قلم ناصر همرنگ سایر مطالب این شماره را تشکیل میدهند.
«دربند» فصلنامه فرهنگی و تاریخی با تمرکز بر حوزه تمدنی و فرهنگی ایران است که به مدیرمسئولی و صاحب امتیازی «داود دشتبانی» منتشر میشود. پیش از این دربند به شکل دوماهنامه در سالهای 96 و 97 منتشر شده بود و دوره جدید مجله دربند با همان سیاق به شکل فصلنامه منتشر خواهد شد.
انتشار کتاب «مرقع هند و ایرانی»
انتشارات فرهنگستان هنر، مرقع نفیس هند و ایرانی از گنجینه نسخ خطی کاخموزه گلستان را منتشر کرد. نسخه مرقع هند و ایرانی از گنجینه نسخ خطی کاخموزه گلستان است که در سال ۱۳۴۹ به ثبت رسیده است و از جمله اسناد ارزشمندی محسوب میشود که بیانگر مناسبات فرهنگی و هنری دو تمدن بزرگ شرق است.
این اثر مجموعهای از آفرینشهای هنری بسیار زیبای عصر صفوی و گورکانی را به نمایش گذاشته و به گفته کارشناسان، چینش و تدوین این اثر در ایران صورت گرفته است و چنانکه سنّت، جاری در فرهنگ اسلامی است، با مدح و ثنای الهی آغاز میشود. این نسخه شامل مجموعهای مرکّب از خوشنویسی استادان بنام ایرانی، همچون میرعماد حسنی، و نگارگران بزرگی همچون فرخبیگ، بشنداس، بالچند و منصور نادرالعصر است. این نسخه به همراه ضمیمهای به دو زبان فارسی و انگلیسی منتشر شده است.
انتشار کتاب «پارتیان»
کتاب «پارتیان» نوشته «اووه الربروک» و ترجمه «شاهین آریامنش» توسط مرکز معرفی فرهنگی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری چاپ و منتشر شد.
الربروک در این کتاب ارزنده همه جوانب شاهنشاهی اشکانی را بررسی کرده است و از نوشتن درباره تاریخ سیاسی اشکانیان فراتر رفته، چنانکه خواننده را با باستانشناسی، تاریخ و فرهنگ، دین، هنر و جامعه اشکانیان به خوبی آشنا میکند. در پیشگفتار کتاب به قلم نویسنده آمده است: شاهنشاهی پارت، دشمن روم در شرق، که رومیان هرگز نتوانستند آنان را شکست دهند برای خوانندگان عام چندان شناخته شده نیست، این کتاب برآن است شاهنشاهی پارت را که به زبان امروزی بازیگری جهانی میان شرق و غرب بود زیر پرتویی که در تاریخ سزاوار آن است، قرار دهد. بدست آوردن تصویری روشن از پارتیان هنوز دشوار است چراکه شواهد باستانشناسی کافی از قلمرو آنان وجود ندارد، افزون بر این یا بهدلیل نبود آگاهی یا دیدگاههای سیاسی نویسندگان غربی، تصویری مخدوش از شاهنشاهی پارت پدید آمده است. امیدوارم این کتاب که برای همه خوانندگان دانشمند و علاقهمند نگاشته شده است، شاهنشاهی پارت «ابر قدرت فراموش شده» را بازیابی کند.
انتشار کتاب «کرامات کلمات؛ جستجویی در کلمات و اشارات شمس تبریزی»
کتاب «کرامات کلمات؛ جستجویی در کلمات و اشارات شمس تبریزی» نوشته محمدجواد اعتمادی بهتازگی توسط انتشارات معین منتشر و راهی بازار نشر شد. اعتمادی پیشتر کتاب «به عبارت آفتاب» را با محوریت زندگی و اندیشه مولانا جلالالدین محمد بلخی نوشته که توسط همینناشر منتشر شده است. کتاب جدید ایننویسنده به گفته خودش، این کتاب جستجویی در کلمات و اشارات شمس تبریزی است؛ کسی که خود عادت به نوشتن نداشت، و سخن را جاری و جوشان و زنده خوش میداشت، اما سخنان او در صفحات کتاب مقالات، ثبت شد و به دست آیندگان رسید.
اعتمادی معتقد است خواندن مقالات شمس و مواجهه با سخنان او آسان نیست. الفاظ و عبارات شمس صاعقهوار است و آتشین، بُرنده و ژرف و سوزان؛ اعجازِ ایجاز است و جمعِ صورت با معنایی شگرف. کلماتی که رستاخیزی ناگهان در جانِ مولانا برانگیخت و آتشی در بیشه اندیشههای او برافروخت؛ چرا که کار شمس قیامت برپاساختن و زیر و زبَر کردن بود. همان گونه که شخصیتِ شمس شگفت و غریب و فهمگریز است، کلام او نیز اندیشهسوزیها و گریزپاییها و عجایبِ بسیار دارد. کلامی چابک و رامنشدنی که مواجهه با آن روشی متفاوت و نگاهی دیگرگونه طلب میکند. گویی مقرّر بوده که کتاب به جا مانده از شمس نیز همانند خود او یگانه و غریب باشد و شبیه هیچ کتابِ دیگری نباشد.
نویسنده کتاب «کرمات کلمات» همچنین میگوید کراماتِ کسانی همچون شمس و مولانا، روی آب راه رفتن یا در هوا پریدن نیست. بلکه کراماتِ اصلی آنان، معرفتی است که در اندیشه و ضمیرِ آنها جوشیده و در جویبارِ کلمات جاری شده است. به اینترتیب این کتاب جستجویی در اعجاز کلام شمس و تماشایی عاشقانه در نور و نیروی سخنی زنده است. اینکتاب با ۴۹۳ صفحه و قیمت ۱۵۷ هزار تومان منتشر شده است.
با تأکید بر دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی؛سلسله نشستهای ایرانشناسی در روسیه برگزار میشود
سلسله نشستهای ایرانشناسی تحت عنوان «آشنایی با ایران معاصر» با تأکید بر «دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی» به همت رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در روسیه و بنیاد ابن سینا با همکاری پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، مؤسسه شرقشناسی آکادمی علوم روسیه و موزه آنتروپولوژی سنتپترزبورگ برگزار میشود.
این دوره چهل ساعته با هدف آشناسازی نسل جوان ایرانشناسان روسیه و علاقهمندان به فرهنگ و تمدن ایران با ویژگیهای مختلف جریانات سیاسی، ادبی و هنری ایران معاصر به ویژه دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی به صورت آنلاین با تدریس اساتید ایرانی و روسی در ۲۱ جلسه و درسگفتار برگزار خواهد شد.
سلسله نشستهای ایرانشناسی، ٣٠ بهمنماه آغاز و تا ١٠ فروردینماه سال آینده به زبان روسی و فارسی (ترجمه همزمان) دایر است.
همچنین، در هر جلسه علاوه بر تدریس، فرصت مناسبی نیز به پرسش و پاسخ اساتید و شرکت کنندگان اختصاص خواهد داشت.
در این دوره، «تاریخ معاصر ایران» در شش جلسه توسط محمد دروگر، استاد دانشگاه، «جریانشناسی سینمای ایران» در شش جلسه توسط علیرضا محمودی، فیلمنامهنویس و پژوهشگر سینما و «تاریخ ادبیات معاصر ایران» در شش جلسه توسط محمدرضا روزبه، استاد دانشگاه تدریس خواهد شد.
در بخشی دیگر، درس گفتار «الگوی اقتصادی و اجتماعی ایران» در یک جلسه توسط نینا مامدوا، رئیس بخش ایران انستیتو شرقشناسی آکادمی علوم روسیه، «تاثیر متقابل سینمای ایران و روسیه» در یک جلسه توسط لانا راوندی فدایی، استاد دانشگاه علوم انسانی مسکو، «شکلگیری جامعه ایرانیان در امپراتوری روسیه» در یک جلسه توسط ناتالیا کازورووا، پژوهشگر ارشد موزه آنتروپولوژی سنت پترزبورگ ارائه میشود. علاقهمندان جهت شرکت و ثبت نام در این سلسله نشستها میتوانند به نشانی اینترنتی https://fondibnsiny.timepad.ru/events/ مراجعه کنند.
به مناسبت سالروز درگذشت علامه دهخدا منتخبی از اسناد مرکز اسناد کتابخانه مجلس در مورد علامه دهخدا
هفتم اسفند ماه سالروز درگذشت چهرۀ ماندگار ادب و فرهنگ معاصر ایران، استاد علامه دهخداست. علی اکبر دهخدا نویسنده، روزنامهنگار، محقق و شاعر معاصر ایرانی در پنجم اسفندماه سال 1297 در تهران و در خانوادهای با اصالت قزوینی متولد شد. دهخدا در دوران کودکی خود در محضر اساتیدی همچون شیخ غلامحسین بروجردی و شیخ هادی نجمآبادی کسب علم کرد و پس از اتمام دوره تحصیلات علوم قدیم، وارد مدرسه سیاسی شد و سپس به استخدام وزارت خارجه درآمد و معلومات خود را در زبان فرانسه و علوم جدید در سفر به اروپا تکمیل نمود.
مقارن با آغاز نهضت مشروطه با همکاری جهانگیرخان شیرازی و قاسم خان تبریزی به نشر روزنامۀ صوراسرافیل پرداخت. پس از پیروزی مشروطه برخی از نمایندگان در مجلس در مخالفت با دهخدا و صوراسرافیل سخنرانی کردند و باعث محاکمه دهخدا در مجلس و توقیف 6 ماهه صوراسرافیل شدند که در نهایت وی تبرئه و انتشار روزنامه آزاد شد. پس از به توپ بسته شدن مجلس دهخدا به پاریس و سپس سوئیس و استانبول رفت و فعالیتهای خود را با انتشار روزنامه هفتگی سروش ادامه داد.
پس از فتح تهران و خلع محمدعلی شاه قاجار، دهخدا به ایران بازگشته و به عنوان نماینده مردم کرمان به مجلس دوم راه یافت. در این مدت تا آغاز جنگ جهانی اول دهخدا گذشته از سمت نمایندگی مجلس به نوشتن مقالات سیاسی در روزنامههای مجلس، شوری، آفتاب، ایران کنونی و پیکار ادامه داد.
هم زمان با جنگ جهانی اول و مهاجرت آزادیخواهان، دهخدا در یکی از روستاهای جهارمحال و بختیاری منزوی شد و در همانجا طرح کتاب امثال و حکم و لغتنامه دهخدا را پی ریخت. پس از پایان جنگ جهانی به تهران بازگشت و سمتهایی نظیر رئیس دفتر وزارت معارف و ادره تفتیش وزارت عدلیه و ریاست مدرسه علوم سیاسی که بعدها به دانشکده حقوق و علوم سیاسی و اقتصادی تبدیل شد را بر عهده داشت. مصادف با جنگ جهانی دوم، دهخدا از کار اداری بازنشسته و تمام همت خود را بر تالیف لغتنامه گمارد.
دهخدا در جریان نهضت ملی شدن نفت بار دیگر در عرصه سیاست وارد شده و با قلم و بیان خود به دفاع از دولت محمد مصدق پرداخت.
علامه دهخدا در سال های پایانی عمر، بیش از پیش زمان خود را صرف تالیف لغت نامه کرد. استخراج لغات و اعلام این اثر سالها به طول انجامید. او قراردادی در سال 1313 با وزارت فرهنگ وقت برای طبع این اثر منعقد کرد و تا آغاز جنگ جهانی دوم، دو مجلد از آن تدوین و به چاپ رسید. با آغاز جنگ جهانی دوم انتشار این اثر متوقف شد. در دی و اسفندماه سال 1324 قوانینی در زمینه اجازه طبع و اختصاص بودجه به لغت نامه دهخدا در مجلس شورای ملی به تصویب رسید و سپس تدوین و تصحیح و انتشار این اثر توسط وی و گروه همکارانش پی گرفته شد:
تصمیم قانونی مربوط به چاپ فرهنگ دهخدا
مصوب 25 دی ماه 1324
هیأترییسه مجلس شورای ملی مکلف است وسایل طبع کتاب فرهنگ آقای دهخدا را فراهم نموده هر نوع کمک و وسیلهای را که آقای دهخدا لازمداشته باشد در اختیار ایشان بگذارند و قراردادی که مورد موافقت طرفین باشد با ایشان منعقد نماید.
تصمیم بالا در جلسه بیست و پنجم دی ماه یک هزار و سیصد و بیست و چهار مجلس شورای ملی اتخاذ شده است.
رییس مجلس شورای ملی - محمدصادق طباطبایی1
قانون اجازه پرداخت دویست و پنجاه هزار ریال از محل صرفهجویی بودجه سال 24 مجلس جهت هزینه اعتبار طبعفرهنگ دهخدا
مصوب 16 اسفند ماه 1324
ماده واحده - مجلس شورای ملی به کارپردازی مجلس اجازه میدهد که از محل صرفهجویی بودجه سال 1324 مجلس فعلاً مبلغ دویست و پنجاههزار ریال برای هزینه اعتبار طبع فرهنگ آقای دهخدا از وزارت دارایی دریافت دارد و این اعتبار با تصویب هیأترییسه از حیث حقوق متصدیان عمل وخرید کاغذ و هزینه طبع و غیره به مصرف خواهد رسید.
تبصره - نظر به خدمات فرهنگی و علمی شایان تقدیر آقای محمد قزوینی به وزارت دارایی اجازه داده میشود ماهی ده هزار ریال حقوق به آقایمحمد قزوینی مادامالعمر پرداخت کند.
این قانون که مشتمل بر یک ماده و یک تبصره است در جلسه شانزدهم اسفند ماه یک هزارو سیصد و بیست وچهار به تصویب مجلس شورای ملی رسیده است.
رییس مجلس شورای ملی - محمدصادق طباطبایی2
علامه علی اکبر دهخدا در روز دوشنبه هفتم اسفندماه 1334 در سن 77 سالگی در تهران دار فانی را وداع گفت و پیکر ایشان در مقبره خانوادگی در قبرستان ابن بابویه به خاک سپرده شد.3
آرشیو مرکز اسناد کتابخانه مجلس شورای اسلامی، اسناد ارزشمندی در ارتباط با این شخصیت فرهیخته تاریخ و فرهنگ ایران و نگارش و طبع لغتنامه دهخدا در اختیار دارد که نمونههایی از آنها به نظر علاقهمندان و پژوهشگران میرسد.
همایش «شرق؛ آیینه آیینهای کهن» برگزار شد
همایش مردمشناسی شرق، با عنوان «شرق آیینه آیینهای کهن» بهمناسبت روز جهانی مردمشناسی و سخنرانی مردمشناسانی از کشورهای ایران و ترکیه در چندین نشست برگزار شد. سیدمحمد بهشتی، چهره پیشکسوت میراث فرهنگی و رئیس پیشین پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری در این همایش از «فرهنگ» گفت که حاصل از تعامل انسان با محیط زیست بهمنظور بقا و حداکثری کردن فرصتهای زیست است و در این چشمانداز، تاریخ اهمیت مییابد.
او اظهار کرد: تاریخ فرصت بهبود رابطه انسان با محیط را در اختیار او میگذارد و حاصل این تعامل، دستیابی به داناییست. این دانایی باید پایدار و قابل انتقال باشد که از نسلی به نسل دیگر انتقال یابد. از مهمترین و جوهریترین صورتهایی که این دانایی را از نسلی به نسلی انتقال میدهد، «آیین» و «اسطوره» است. بدینترتیب، این آیینها تبدیل به آیینههایی میشوند همچون «نوروز»، که دانایی را از نسلهای گذشته به حال انتقال میدهند. آیینها آیینه هویت کهن و ریشهدارِ شرق هستند. کجا حال این فرصت بیشتر را در اختیار داشته؟ کجا جوان بوده و کجا کهنسالتر؟ این دانایی کجا قدیمیتر است؟ تمدنهای قدیمی، چین، ژاپن، ایران، مصر و... هستند و جوانترها اروپا و آمریکای بعد از کلمب و غیره. خب ایران قدیمیترین تمدن جهان است و بهایندلیل این خصلت آیینگی در مورد آیینهای ایرانی بیشتر صدق میکند. بههمین دلیل است که هویت ما با آیینها گره میخورد.
بررسی سه نماد «بردگوری»، «مافگه» و «بردشیر» در فرهنگ بختیاری
در ادامه عباس قنبری عدیوی، مدرس دانشگاه و پژوهشگر فرهنگ مردم، به تحلیل مردمشناسی سه نماد «بردگوری»، «مافگه» و «بردشیر» در فرهنگ بختیاری پرداخت. او بهمناسبت روز جهانی مردمشناسی و برگزاری همایش مردمشناسی شرق، آیینه آیینهای کهن، در سخنانی با عنوان «کاربرد سنگ در حوزه فرهنگی بختیاری با تأکید بر مطالعات مردمشناسانه بَردگوری، مافِگه و بَردشیر» گفت: این سه نماد که در فرهنگ مادی و ناملموس عشایر بختیاری به آیینهای مرگ و سوگ مربوط هستند، با خورشید و مهر مرتبطاند.
او درباره بردگوریها بیان کرد: بردگوریها اتاقکهایی کَندهکاریشده در دل کوههای زاگرس هستند که پیکره مردگان را در آن قرار میدادند و اینکه برخی آنها را «خرفخانه» و یا محل نگهداری سالخوردگان هنگام کوچ میدانند، کاملاً نادرست است. چون نه با فرهنگ مردم لُرتبار تناسب دارند و نه از نظر شرایط و ویژگیهای سازهای چنین قابلیتی دارند.
قنبری به سه نوع کوچ افقی، عمودی و دَوَرانی در منطقه عشایری بختیاری اشاره کرد و گفت: بختیاریها از نظر تاریخی و اقلیمی به «سرزمین یا خاک بختیاری» در محدوده استانهای خوزستان، لرستان، اصفهان، مرکزی و چهارمحال و بختیاری باور دارند و برای مردگان نامآور و شجاع خود، از پیکره شیرسنگی یا بردشیر و مافگه استفاده میکنند. این کار هنوز هم ادامه دارد. او همچنین به کارکردهای نمادین قریب ۵۰ نگاره گیاهی، انسانی، حیوانی و اشیاء روی این تندیسها اشاره کرد و توضیح داد: مسئله شیر با آب، زایش و معاد باوری و تقابل با اندیشههای نامیمون پیوند دارد. بردشیرها در دورههای مختلف از نظر شکل و اندازه، نگاره و حالتها متفاوتاند.
عباس قنبری نویسنده کتاب شیرسنگی معتقد است درختانی مانند کنار، سیستن یا زالزالک، بن، کلخونگ و سنجد هم در بختیاری با مساله رویش و زایش پیوند دارند.
رییس بنیاد ایرانشناسی شعبه چهارمحال و بختیاری، در بخشی از سخنان خود به کارکردهای درمانی، باورمندی، قدرتافزایی، فرزندآوری در فولکلور و ادبیات عامه بختیاری اشاره کرد و به مقایسه شیر، قوچ و اسب سنگی در فرهنگ ایران، ارمنستان، آذربایجان و ترکیه پرداخت و گفت: در مناطق ترکنشین کاربرد قوچ سنگی رایج است. عشایر در گرمسیر و سردسیر سرزمین آبا و اجدادی دارند. اگر شخصی نامدار و مردی کهن و یا جوانی دلاور و شایسته در سردسیر فوت کند، برای او در گرمسیربنایی یادبود میسازند که به آن «مافگه» گفته میشود. مافگه ریشه ایرانی دارد و مثل بردشیر و بردگوری با خورشید، روشنایی، مهر و نمادهای میترایی رابطه دارد. این سه نماد در بختیاری از هزارههای گذشته با عبور از گذرگاه زمان، خود را روزآمد کرده و با شرایط اقلیمی، مذهبی و فرهنگی روز ایرانیان و بختیاریها هماهنگ شدهاند و تا امروز به دست ما رسیدهاند.
قنبری عدیوی به پژوهشهای مردمشناسی بختیاری در حوزه تاریخ، فرهنگ، تمدن و ادبیات فولکلور اشاره کرد و گفت: این اقدام پژوهشکده مردمشناسی وزارت میراث فرهنگی را میستاییم. بیگمان نقش فرهنگ ناملموس زاگرس، لُرتباران، بهویژه بختیاریها، در این حوزه فرهنگی بسیار حائز اهمیت است و در توسعه آینده هم با حفظ وحدت ملی و یکپارچگیِ هویتی و فرهنگی کشور تاثیر بسزایی خواهد گذاشت.
خورشید از شرق طلوع میکند
در ادامه، محمد میرشکرایی، رئیس پیشین پژوهشکده مردمشناسی درباره شرق اینطور شرح داد: «شرق» مطلع طلوع خورشید و روشنایی و خاستگاه آن است و با توجه به جایگاه مهم خورشید و روشنایی در جهان، که هم امروز و هم بر همه آشکار است و در اساطیر و ادیان پیش از اسلام و در کتاب آسمانی ما قرآن نیز به آن اشاره شده، میتوان گفت میان آیینهای کهن شرقی و روشنایی ارتباط تنگاتنگی وجود دارد و این آیینها از فرازِ آمدنِ روشنایی و غلبه آن بر تاریکی سخن میگویند. از این رو نظام آیینهای شرقی از چین تا ایران بر تولد نور و روشنایی و خورشید در قالب جشنهای بهاری سخن میگوید. البته در ایران باستان، «ایزد مهر» صورت ناملموس خورشید بودهاست.
از اسطورههای شرقی تا تأثیر موسیقی شرقی بر سلامت روح و روان جامعه
پس از میرشکرایی، محمدحسین باجلان فرخی، اسطورهشناس و مردمشناس که آثار فراوانی را در معرفی اساطیر شرقی و آسیایی چون اسطورههای هند، ژاپن، چین، ایران و... ترجمه و تألیف کردهاست، نخست با شعری از «ابوسعید ابوالخیر» سخنرانی خود را آغاز کرد و سپس اهمیت تأثیرِ آیینها و اساطیر شرقی را بر ادبیات کلاسیک و کهن تا مدرن و معاصر آن به بحث گذاشت.
او شعرهای فردوسی را نمونهای از ادبیات برجسته شرق دانست که در آن ردپای آیین برجسته است.
باجلان فرخی سپس به شاعران جدید سپهری، فروغ و شاملو پرداخت و گفت: سپهری از عرفان شرق دور تأثیر میگیرد، فروغ از مولانا و شاملو از ادبیات ما و آثار تاریخنویسانی چون بیهقی.
بعد از فرخی نیز بهروز وجدانی که مردمشناس و موسیقیشناس است و در کارنامه خود عنوان مدیر پرونده را در ثبت جهانی «دوتار» دارد، در نشست اول، اهمیت موسیقی عرفانی در شرق و جایگاه موسیقی شرقی اسلامی و ایرانی را یادآور شد و گفت: فلسفه در شرق از فارابی تا به امروز، نگاهی علمی، عرفانی و فلسفی به موسیقی داشته و اهمیت آن را برای سلامت روحی و روانی جامعه اعلام داشتهاست. در شرق، موسیقی صدایی آسمانی دارد و انعکاسدهنده ابعاد عرفانی و رابطه انسان و متافیزیک بودهاست.
شرق و شعر و عرفان مولانا
در نشست «مولانا از منظر مردمشناختی»، که بهدبیری افسرالموک ملکی و با سخنرانی علی بکتاش استاد دانشگاه استانبول و علیرضا حسنزاده عضو هیئت علمی پژوهشکده مردمشناسی همراه بود، نخست بکتاش به زندگی روزانه مولانا پرداخت و از محیط زندگی او گفت؛ از مکانهایی که مولانا در آنها به تدریس میپرداخت، جایگاه زنان و موسیقی از نگاه مولانا و روحیه پُرمُدارای او، و اینکه این شاعر نگاهی باز به همه سنتها و آیینهای عصر خود داشتهاست. بکتاش که مولف چند کتاب در بررسی زندگی مولاناست، از خلال کتابهای گوناگون به معرفی سبک زندگی مولانا در شهر قونیه پرداخت.
سپس علیرضا حسنزاده، رئیس پژوهشکده مردمشناسی چند طرح پژوهشی و مقاله را که توسط خودش و همکارانش«سمیه کریمی و افسرالملوک ملکی انجام و به زبانهای فارسی، انگلیسی و ترکی استانبولی تألیف شدهاست، معرفی کرد؛ «آیینهای مولانا در شهر قونیه»، «مدارا و آیین» از سمیه کریمی، «نقش فراملی زبان فارسی در آیینهای مولانا» از علیرضا حسنزاده با همکاری سمیه کریمی، «ثبت و گزارش اتنوگرافیک آیینهای مولانا در شهر قونیه» از علیرضا حسنزاده، سمیه کریمی و افسرالملوک ملکی، «مقایسه تطبیقی آیین شب عروس در قونیه و عروسی پیرشالیار در اورامانات» علیرضا حسنزاده و سمیه کریمی، «بابا نمکی: درک مردمشناختی و مردمنگارانه» نوشته علیرضا حسنزاده سمیه کریمی و افسرالملوک ملکی.
او در ادامه از اهمیت برجسته کردن عارفان بزرگی چون مولانا، حافظ، عطّار، بایزید بسطامی، سهروردی و... بهمنظور خلق جهانی سرشار از صلح و دوستی سخن گفت و ادبیات فارسی را از منظر عرفانیِ آن، یکی از چندصداییترین ادبیات جهان دانست.
افشین نادری دیگر سخنران این همایش از اهمیت سنّتهای شرقی روایتگویی در شرق گفت و این واقعیت را دلیل غنای ادبیات روایی در شرق در آثاری چون «هزارویک شب» دانست. او همچنین به معرفی چند نمونه از سنّتهایی روایی بلوچی پرداخت.
سمیه کریمی عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات اجتماعی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی نیز در پایان نشست مولانا از منظر مردمشناختی، درباره وجوه عرفانی شعر مولانا از منظر مردمشناختی و بهویژه آیینهای موجود در شب عروس در شهر قونیه سخن گفت.
شرق و مسئله فاجعه
مینو سلیمی کارشناسارشد پژوهشکده مردمشناسی در نشست بعد، به تفسیر و توضیح درباره مفهوم «خود و دیگری در میدان فاجعه» پرداخت و بیان کرد: در میدان فاجعه، دو مفهوم «خود» و «دیگری»، افقی نوین در پیوندهای انسانی و مناسبات آنها در برقراری روابط دوسویه، همدلانه و برابر میگشاید. در میدان فاجعه، مسئله «دیگری» بیشتر از هر میدان دیگری قابل مطالعه است.
سلیمی ادامه داد: در میدان فاجعه، «دیگری» بهعنوان سویهای برای شناخت و آگاهی فرد پذیرفته میشود. انسان فاجعهدیده خودیست در کنار دیگرانی که فاجعه را تجربه میکنند و دیگرانی که برای کمک و یاریرسانی به او به میدان فاجعه میآیند. در پاسخ به فاجعه، انسان خود را دوباره تعریف میکند و جهان دیگری و خود را شکل میدهد.
او افزود: در این میدان، در رابطهای همدلانه و نیازمند، «دیگری» و «من» تجربه زیستهای مشترک و متفاوت دارند. تجربه فاجعه برای هر کدام متفاوت از همدیگر است و در عین حال، تجربهای مشترک هم شکل گرفتهاست و در جریان بازگویی و بازخوانی از تجربه، شکل متفاوتی از خود و دیگری با تجربهای نو شکل میگیرد.
سلیمی گفت: انسان فاجعهدیده برای اینکه از آسیب خود بکاهد و دوباره خود را بازیابی و بازسازی کند، نیازمند دیگریست. انسان آسیبدیده در تعامل با دیگری و همدلی با او، دوباره به خود اعتماد میکند. پذیرشِ وجود دیگری، بهعنوان عنصر شناخت و خودآگاهیِ خود عمل میکند. شناخت خود و دیگری در سه مرحله (لحظه رخداد فاجعه، بعد از رخداد فاجعه (پاسخگویی اولیه) و مرحله بازسازی) و نقشهای مختلفی که تجربه میکنند در نحوه پاسخگویی به فاجعه، مهم است.
روحالله نصرتی استادیار گروه انسانشناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، بحرانها و مسائل جهان امروز را ظرفیتهای تمدنی شرق و رسالت انسانشناسان خواند و توضیح داد: امروزه جامعه جهانی بهدلیل اجرای سیاستهای نئولیبرالی چهار دهه گذشته، درگیر بحرانها و مسائل متعدد اجتماعی و زیستمحیطیست. سیاستهایی که مبتنی بر اصولی چون «مقرراتزدایی»، «کار انعطافپذیر»، «آزادسازی سرمایه»، «محدودیت هزینههای عمومی» و «فرسایش دولت اجتماعی» بودهاست که حاصل روزبهروز آن، تعمیق شکافهای ساختاری، نابرابریهای اجتماعی، افزایش فقر، افزایش خشونت و مصرفگراییِ افراطی بودهاست. جامعه ما نیز در حال حاضر، با مسائل و مشکلات متعدد اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی مواجه بودهاست که میتوان این مشکلات را در قالب چندین مسئله از جمله شکاف طبقاتی، نسلی، جنسیتی، هویتی و غیره دستهبندی کرد. این مسائل و مشکلات پیامدهایی در زندگی اجتماعی داشتهاست که از جمله آنها میتوان به تعارض و تنش در الگوهای سبک زندگی، اختلال در حافظه جمعی و تاریخی، دیدگاههای تنگنظرانه در تعامل سطوح محلی با ملی و سطوح ملی با جهانی، نابرابرای اجتماعی، یأس اجتماعی و... اشاره کرد.
او ادامه داد: تأکید بر مسائل جامعه امروزی، با رویکرد آسیبشناختی، بهمنزله نادیده گرفتن ظرفیتها و پتانسیلهای موجود در جامعه نیست، چراکه اساساً این نوشتار مبتنی بر این ایده بنیادیست که مهمترین رسالت انسانشناسی در جهان امروز پیدا کردن کورسوهای امید در جنبههای تاریک جهان معاصر است و اساساً انسانشناسی با ایفای نقش میانجی در سطوح متفاوت در سطح خُرد و در زندگی روزمره بین دیدگاههای متعارض با منافع متفاوت و بعضاً متعارض تا در سطح کلان و در ارتباط با با دیدگاههای بین مردم و سیاستگذاران، نقش میانجی را ایفا میکند.
نصرتی از مهمترین رسالتهای انسانشناسی بر مبنای درسِ انسانشناسان معروف چون «مارگارت مید» را میانجی بودن بین دو سوی خوشبینی و بدبینی خواند و گفت: با توجه به این چشمانداز، میتوان برای خروج از وضعیت موجود با تکیه بر پتانسیلها و ظرفیتهای فرهنگی غنی در جهان، خصوصاً در شرق جهان و بهویژه در ایران راهکارهایی ارائه داد؛ راهکارهایی که در گام اول، تنوع و تعدد فرهنگی جامعه ایرانی را بهعنوان ظرفیت مثبت تمدنی جامعه ایرانی در نظر گرفته و با تکیهبر سنّتهای ارزشمند در گذشته از جمله سنّت فرهنگ یاریگری، نهادهای معطوف به نفع جمعی، خرد و دانش بومی و آموزههای دینی و معنوی ارائه میشود. این راهحلها راههاییست که انسانشناسان و مردمشناسان در گذشته به آنها تأکید کردهاند، اما متأسفانه کمتر مورد توجه بودهاست. بحرانهای فعلی نشان میدهد راه ایمن و در حصار نگهداشتن دو عرصه «زیستبوم» و «جامعه و فرهنگ» از عرصه تاختوتاز منطق نظام بازار و بهتبع آن جامعه بازار، متوسل شدن به سرمایههای فرهنگی اندوختهشده از گذشته و تکیهبر آنها به جهت بنیاد گذاشتن نهادهایی با مختصات انسانی و سازگار با فرهنگ و جامعه ایرانیست.
کتیبههای بهجامانده از تمدنِ ایران
مرتضی رضوانفر، عضو هئیت علمی پژوهشکده زبان، کتیبهها و متونِ پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری نیز از دیگر سخنرانان این همایش مجازی بود. او که مدیر پرونده ثبت جهانی چوگان نیز بودهاست، در سخنرانی خود با عنوان «وحدت فرهنگی در جوامع فارسیزبان و کشورهای همسایه ایران» به یک کتیبه مشترک در کشورهای افغانستان، پاکستان، ازبکستان، آذربایجان، روسیه، ترکیه و ایران که نشاندهنده اشتراک و اهمیت زبان فارسی بهعنوان پل اتصال این کشورها بودهاست، پرداخت.
رضوانفر که مطالعات فراوانی در حوزه ایران فرهنگی و کشورهای مختلف در ثبت و ضبط کتیبههای فارسیزبان داشته و مقالات متعددی در این زمینه تألیف کرده و نمایشگاههای عکس مختلفی از کتیبههای مورد مطالعه خود نیز برپا کرده، گفت: «زبان فارسی» بهشکلی قدرتمند وحدت فرهنگی را در کشورهای مختلف به وجود آورده و این وحدت در چشمانداز کتیبههای فارسی قابلمشاهده است. او سپس با تمرکز بر یکی از این کتیبهها، پیوند فرهنگی کشورهای یادشده را بهکمک زبان فارسی مورد بحث قرار داد.
او درباره پرکاربردترین متن فارسی در کتیبههای کشورهای شرقی شرح داد: بدون شک، قدسیترین هنر اسلامی، «خوشنویسی» و «کتیبهنگاری»ست؛ نقشی که شمایلنگاری، نقاشی و مجسمهسازی برای عینیت بخشیدن به کلام الهی در معماری مسیحی دارد، کتیبه و خوشنویسی نیز در معماری اسلامی ایفا میکند. براساس دو پرسش اصلی مقاله، برآنیم بگوییم چه متنی بیشترین کاربرد را در کتیبههای فارسی در کشورهای منطقه دارد؟ و چه عواملی برای پاسخ به این پرسشهای مردمشناختی باعث گسترش این عبارت، در میان مردم با عقاید، حکومت و زبانهای مختلف شدهاست؟
رضوانفر ادامه داد: شهرهای استانبول ترکیه، دربند روسیه، باکوی آذربایجان، کابل افغانستان، خیوه ازبکستان، پیشاور پاکستان و نقاط بسیاری از ایران بهصورت میدانی و تحمل هزینه و سختیهای بسیار، بررسی و از بین آنها ۱۱ نمونه در شهرهای ذکرشده انتخاب شدهاست. دقت در این تصاویر نشان میدهد در دورههای متوالی، بر سردر و در خانهها، کاخها و اماکن عمومیِ بسیاری از کشورهای منطقه، علیرغم تخاصمهای موجود، عبارت «گشاده باد بهدولت همیشه این درگاه/ بهحق اشهد ان لا اله الا الله» نقش بستهاست. برای نمونه، متن مزبور در توپقاپی ترکیه و عالیقاپوی قزوین علیرغم جنگهای ایران و عثمانی استفاده شدهاست، که نشانهای از تواناییهای زبان فارسی در فرهنگ مذهبی، سیاسی و هنری این مناطق است.
رایزن فرهنگی ایران در اسلامآباد: نسخ خطی میراث مشترک میان ایران و شبه قاره است
محفل ادبی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و پاکستان که وارد هفتاد و پنجمین سال تاسیس روابط دوجانبه شدهاند بدون ذکر زبان فارسی و نقش بسزای این وجه مشترک در تنومندتر کردن درخت دوستی دو همسایه مسلمان و برادر، کامل نیست.
مردم مسلمان پاکستان به عنوان دوستداران زبان فارسی همواره در محافل مختلف از حافظ، سعدی، مولانا، اقبال لاهوری و دیگر بزرگان زبان و ادب فارسی سخن میگویند، عواملی که محور پیوند و محبت میان دو ملت همسایه محسوب میشوند. با همین هدف رایزنی فرهنگی سفارت ایران در پاکستان با برگزاری بزرگداشت پنجاهمین سالگرد تاسیس مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان فرصتی را فراهم کرد تا پای حرف دل دوستداران فرهنگ و میراث مشترک دو کشور یعنی «زبان فارسی» بنشینیم.
همزمان با روز جهانی زبان مادری، رایزنی فرهنگی ایران در اسلامآباد با مشارکت اندیشکده مطالعات راهبردی (ISSI) همایش باشکوهی تحت عنوان «درخت دوستی»، گرامیداشت روابط ایران و پاکستان و پیوندهای زبانی را برگزار کرد.
حضور چشمگیر شخصیتهای علمی، پژوهشی و فرهنگی پاکستان در این همایش به ویژه سفیران پیشین این کشور در جمهوری اسلامی ایران، اشتیاق سخنرانان و مدعوین غیرایرانی برای ایراد بخشی از سخنان خود به زبان فارسی، حکایت از وابستگی عمیق به زبان فارسی در میان مردم سرزمین اقبال لاهوری دارد، شاعری فیلسوف که بیش از ۷۰ درصد آثارش به زبان فارسی سروده شده است.
زبان فارسی، عامل قدرت و ریشه دارتر شدن درخت دوستی ایران و پاکستان
«اعزاز احمد چودری» دیپلمات برجسته و مدیرکل اندیشکده مطالعات راهبردی اسلامآباد که تجربه ۵ ساله خدمت در ایران را در کارنامه دیپلماتیک خود دارد، با قدردانی از سفارت ایران و رایزنی فرهنگی کشورمان برای مهیا کردن محفلی برای برجسته کردن جایگاه درخشان زبان فارسی، گفت: پیوند بزرگ دوستی دو کشور زیر سایه زبان فارسی به عنوان میراث مشترک ما است.
وی فارسی را زبان نزدیک به قلوب مردم پاکستان دانست و با بیان احساسات خود نسبت به ایران و به زبان فارسی، تاکید کرد: زبان فارسی موجب نزدیکی روابط ایران و پاکستان شده است، ریشه فارسی در منطقه شبه قاره و به ویژه پاکستان قدیمی است به طوری که سرود ملی پاکستان نیز به زبان فارسی میباشد.
این دیپلمات ارشد پاکستان گفت: ۵ سال در ایران ماموریت دیپلماتیک داشتم و سال ۱۹۹۷ آخرین روزهای خدمت را در این کشور سپری کردم با این حال زبان فارسی و فرهنگ ایران را همواره از نزدیک احساس میکنم.
زبان فارسی، گواه تاریخ پرافتخار دوستی ایران و پاکستان
«سید محمدعلی حسینی» سفیر کشورمان در پاکستان نیز طی سخنانی گفت: عمق روابط و دوستی دو ملت همسایه ایران و پاکستان بر کسی پوشیده نیست و قدمتی به بلندای تاریخ این منطقه دارد. پیوندهای تاریخی، تمدنی، هویتی، مذهبی و فرهنگی دو کشور در آینه پیوندهای زبانی دو ملت ایران و پاکستان به روشنی قابل دیدن است.
وی افزود: پیوندهای زبانی ایران و پاکستان را می توان در عمق تاثیر و نفوذ زبان فارسی بر زبان های ملی و محلی منطقه مشاهده کرد. برای قرن های متمادی، در میان ملل منطقه زبان فارسی به عنوان زبان رسمی، ادبی و بین المللی رواج داشته است. حسینی اظهار داشت: از بین النهرین تا آسیای مرکزی و ماوراء النهر، زبان فارسی در طول تاریخ حضور داشته و به عنوان یک زبان مادری نقش ایفا نموده است. اسلام با زبان فارسی در منطقه شبه قاره وارد شده و به عنوان یک آیین تمدن ساز و ملت ساز، جریان ساز تحولات سیاسی، اجتماعی و تاریخی منطقه بوده است.
سفیر کشورمان گفت: زبان فارسی، میراث مشترک فرهنگی است که فقط به ایران تعلق ندارد، بلکه متعلق به کل منطقه است. ما باید همگی با هم آن را پاس بداریم و برای حفظ ارزش های فرهنگی و هویتی خود آن را گسترش دهیم.
حسینی تاکید کرد: مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان، یک نهاد مشترک فرهنگی است که گذشتگان برای تقویت روابط فرهنگی و زبانی دو ملت و حفظ میراث ارزشمند هویتی-تمدنی ما بنیان نهاده اند. ما وظیفه داریم این بنیاد را حفظ و تقویت نماییم و از گنجینه های ارزشمند مادی و معنوی آن محافظت نماییم؛ چرا که گواهی بر تاریخ افتخارآمیز دوستی و پیوند برادری دو ملت ایران و پاکستان است.
ایستادگی درخت تنومند دوستی ایران و پاکستان
«خالد محمود» رئیس شورای مدیریتی اندیشکده مذکور و سفیر اسبق پاکستان در ایران، فارسی را زبان اصیل مردم شبه قاره به ویژه زبان مادری ملت پاکستان عنوان کرد و گفت: زبان فارسی عامل قدرت و ریشه دارتر شدن درخت دوستی ایران و پاکستان است و تحت تاثیر هیچ قدرت مخالفی در داخل و خارج قرار نمیگیرد.
این دیپلمات کهنهکار پاکستانی، ماموریت در ایران را بهترین تجربه سالهای خدمت دیپلماتیک خود دانست و اظهار داشت: احساس ما در ایران یک حس آشنا و حضور در خانه دوم بود، از طرف دیگر زبان فارسی یک میراث مشترک فرهنگی دو کشور به تقویت روابط فی مابین کمک می کند.
وی افزود: ایران و پاکستان دوستان آزموده شده در هر شرایطی هستند، ما در تمامی لحظات از جمهوری اسلامی به ویژه حق هستهای آن حمایت کردیم و قدردان توجه مقامات عالی رتبه ایران به تعمیق روابط با پاکستان هستیم.
ساماندهی نسخههای خطی اسلام
دکتر «حبیب الله عظیمی» دانشیار پژوهشی و مشاور رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران به صورت مجازی در همایش بزرگداشت پنجاهمین سالگرد تاسیس مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان حضور یافت و گفت: نسخه های خطی به عنوان مادهای برای تحقیق و پژوهش به منظور بررسی سابقه تمدن، علم، هنر و صنعت در میان اقوام است.
وی افزود: تولید کتاب دست نوشته دانشمندان هر مرز و بوم و محتوای موضوعی کتابهای دست نوشته، به پیشینه علمی و فرهنگی و تاریخ علوم مختلف در میان هر قوم و ملت اشاره دارد.
عظیمی تاکید کرد: لازم است از این اسناد پرافتخار به خوبی نگهداری و حفاظت شود تا محققان و پژوهشگران بتوانند از این اسناد با ارزش تاریخی در پژوهشهای مختلف استفاده کنند.
وی بر تلاشهای مشترک دو کشور برای همکاری بین کتابخانه ملی ایران به عنوان بزرگترین آرشیو نگهداری نسخ خطی کشورمان و نیز مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان از جمله طراحی و تدوین فهرست مشترک نسخ خطی فارسی ایران و پاکستان، طراحی پایگاه منطقهای نسخ خطی اسلامی با در برداشتن اطلاعات کتابشناختی نسخ خطی فارسی، عربی، اردو و ترکی موجود در کتابخانه ها و مراکز نگهداری نسخ خطی در دو کشور و طراحی و ایجاد کتابخانه خطی دیجیتال منطقهای با مشارکت ایران و پاکستان تاکید کرد.
گنجینه نسخ خطی آیینه تمام نمایی از ارتباطات دیرینه ایران و پاکستان
رایزن فرهنگی کشورمان در اسلامآباد نیز طی سخنانی گفت: بدون تردید یکی از مهمترین و ماندگارترین وجوه میراث مشترک ایران و پاکستان، وجود نسخه های خطی است که از یک طرف جایگاه اسناد معتبر برجای مانده تاریخی را نشان می دهد و از طرفی مهمترین نمونه میراث گذشتگان است که امروزه پس از گذشت قرن ها در کتابخانه ها و مراکز دولتی و غیردولتی پاکستان وجود دارد.
احسان خزاعی افزود: پاکستان در حوزه نسخ خطی به جهت تنوع و تعداد نسخ خطی به ویژه نسخ خطی فارسی در دنیا بی مانند است و این نسخ خطی آینه تمام نمایی از مناسبات و ارتباطات میان ایران و پاکستان بشمار می رود، لذا از نظر ویژگی های مختلف موجود در این نسخ از اهمیت خاصی برخوردار است.
وی تاکید کرد: نسخ خطی، میراث مشترك فرهنگی و تاریخی شبه قاره و ایران و مجموعهای از یادگارهای ارزشمند و گنجینههای بی نظیر مادی و معنوی ایرانی- پاکستانی است که حافظه مشترک تاریخی ایران و پاکستان است و بهترین فرصت و ظرفیت برای فهم تعامل و گفتگوی مشترک و همکاری های علمی و فرهنگی بین دو کشور بشمار می رود.
در حاشیه برگزاری این همایش، نمایشگاه نسخ خطی و آثار فرهنگی مشتمل بر ۶۰ نسخه نفیس خطی به زبان های فارسی و اردو مربوط به قرن های نهم تا دوازدهم با موضوعات ادبیات، شعر، عرفان، دارای تذهیب و نقش و نگارهای زیبا و مصور که با خطوط زیبای نستعلیق، ثلث و نسخ بر روی کاغذ های مخصوص سمرقندی، هراتی اصفهانی نوشته شده اند. همچنین کتب و نشریات منتشره مرکز تحقیقات فارسی که حاصل پژوهش های مختلف در مورد زبان فارسی در شبه قاره است به نمایش گذاشته شد و مورد بازدید و استقبال حاضرین قرار گرفت.
گفتنی است گنجینهای عظیم به عنوان مشترکات فرهنگی و تاریخی که در مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان نگهداری می شود، یکی از مهم ترین اسناد و شواهد پیوندهای عمیق فرهنگی، تاریخی و دوستی میان دو ملت است که تحت نظارت رایزنی فرهنگی سفارت ایران قرار دارد.
مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان بر اساس موافقتنامه رسمی میان دو دولت ایران و پاکستان در سال ۱۳۵۰ هجری شمسی فعالیت خود را به صورت رسمی آغاز کرد و این فعالیت تا امروز ادامه دارد. در آرشیو این مرکز بیش از ۱۷ هزار و ۵۰۰ نسخه خطی و بیش از ۱۰ هزار جلد کتب چاپ سنگی کمیاب مربوط به قرون گذشته نگهداری میشود.
مرکز مطالعات ایران به زودی در هند راهاندازی میشود
همزمان با روز جهانی زبان مادری، دپارتمان زبان فارسی دانشگاه دهلی با مشارکت رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در دهلینو سمینار دو روزهای با عنوان «ادبیات ملفوظ، یک منبع مهم آموزههای عرفانی اطلاعات تاریخی، فرهنگی و ادبی هند» در محل سالن اجتماعات این دپارتمان برگزار کرد.
راجندر کومار، رئیس دپارتمان زبان فارسی دانشگاه دهلی در سخنانی در این نشست، اظهار کرد: ادبیات ملفوظ که شامل سخنان عرفا و مشایخ صوفیه که توسط مریدان و خلفای آن جمع آوری و به صورت مکتوب درآمده است، بخش قابل توجه و مهمی از میراث ادبی فارسی در شبه قاره هند بهشمار میرود.
وی افزود: این نوع ادبیات عرفانی به جهت بازتابهای تاریخی و فرهنگی آن در تاریخنگاری دوره اسلامی هند منابع ارزشمندی هستند.
رئیس دپارتمان زبان فارسی با اشاره به فعالیتهای این مرکز در دوران شیوع ویروس کرونا گفت: طرح ایجاد مرکز مطالعات ایران در دانشگاه دهلی به شورای عالی این دانشگاه ارسال شده و به زودی این مرکز پس از تصویب آن، راهاندازی خواهد شد.
وی ضمن قدردانی از همکاریهای رایزنی فرهنگی ایران در دهلینو و تلاش جهت برقراری و توسعه ارتباطات دانشگاههای ایران و هند خاطرنشان کرد: در نظر داریم دانشجویان مرکز مطالعات ایران با شرکت در دورههای آموزشی با تاریخ، فرهنگ، تحولات اجتماعی ـ سیاسی ایران امروز، روابط ایران و هند و سایر مباحث مربوط به ایران آشنا شوند.
خانم نجمه رحمانی نیز در سخنانی، با اشاره به روز جهانی زبان مادری به پیوستگیهای زبان فارسی و اردو اشاره کرد و گفت: زبان فارسی هم به جهت اینکه مادر زبان اردو به شمار میرود و هم به دلیل اینکه طی قرون گذشته زبان رایج در هند محسوب میشده است باید از آن به زبان مادری هند نیز یاد کرد و در حفاظت و صیانت از آن به دلیل بار معنوی و اخلاقی موجود در آن و سودمندیهای آن به ویژه برای نسل جدید کوشید.
زبان فارسی؛ موضوع نخستین نشست مشترک دانشگاههای ایران و هند
در ادامه این نشست، محمدعلی ربانی، رایزن فرهنگی کشورمان در دهلینو با اشاره به اهمیت ادبیات ملفوظ درسنت ادبی مربوط به زبان فارسی در هند بیان کرد: هر چند به دلیل بسترها و فرصتهای ظهور و رشد تصوف در هند ادبیات ملفوظ در هند بیش از ایران توسعه و گسترش یافته و امروزه خاستگاه ادبیات ملفوظ به عنوان مهمترین ژانر ادبیات عرفانی را هند میدانند ولی تاریخ شفاهی و گذر از قالب شفاهی به قالب نوشتاری و تجربه نگاری یک سنت دیرینه بشری است.
وی افزود: امروزه نیز بیش از هر زمان دیگر مورد توجه مراکز پژوهشی قرار گرفته و مجموعهای نظام مند و روشمند از شیوه تجربهنگاری و تاریخنگاری محسوب میشود.
رایزن فرهنگی کشورمان در دهلینو خاطرنشان کرد: ادبیات ملفوظ متأثر از سنت کهن سیره نویسی و نقل حدیث در اسلام بوده و منبع مهمی برای مطالعات دینی، تاریخی، فرهنگی و اجتماعی به ویژه مطالعات تاریخی هند اسلامی است و این منابع را به دلیل برخورداری از ویژگیهایی چون مریدنگاری، واقع گرایی ناشی از تعاملات متصوفه با تودههای مردم و انعکاس بازتابهای فرهنگی و اجتماعی در آن دارای ارزش و اعتبار بالایی چهت مطالعات تاریخی، اجتماعی و فرهنگی خواند.
ربانی با اشاره به ظرفیتهای معنوی و اخلاقی موجود در این ادبیات ابراز امیدواری کرد تا پژوهشگران با ترجمه این منابع به زبان انگلیسی و اردو، امکان دسترسی و مطالعه بیشتر مخاطبین هندی از این منابع ارزشمند دینی تاریخی را فراهم آورند.
وی در پایان سخنانش، با استقبال از طرح راهاندازی مرکز مطالعات ایران در دانشگاه دهلی به نخستین نشست مشترک دانشگاههای ایران و هند با موضوع «زبان فارسی» که طی روزهای 17 و 18 اسفندماه با حضور نمایندگان دانشگاهها در دهلی برگزار خواهد شد، ابراز امیدواری کرد این نشست بتواند مسیر توسعه همکاریهای دانشگاهی و آموزشی ایران و هند را در حفظ و گسترش زبان فارسی و همکاری در زمینه تامین منابع و استاد دورههای ایرانشناسی در هند هموارتر کند. رایزن فرهنگی کشورمان همچنین، از طرح راهاندازی مرکز مطالعات ایران در دانشگاه دهلی استقبال کرد و گفت: در این دو روز، برنامههای این سمینار بیست تن از اساتید به ارائه مقاله و سخنرانی پیرامون موضوع سمینار میپردازند.
رییس پژوهشکده باستانشناسی در نوزدهمین گردهمایی سالانه باستانشناسی ایران: باستانشناسی امروز و شناساندن میراثباستانی و میراثفرهنگی ایران
محمد مرتضایی رییس پژوهشکده باستانشناسی در نوزدهمین گردهمایی سالانه باستان ایران سخن میگفت تصریحکرد: این گردهمایی در حالی برگزار خواهد شد که باستانشناسی ایران طی تاریخچه کوتاه و نه چندان بلند اوجها و حضیضهای چندی را تجربه کرده و با از سرگذراندن افت و خیزهای بسیار در اندیشه بازسازی و بازتعریف خویش است.
او با بیاناینکه جامعه فرهنگی ایران از باستانشناسی انتظارات و توقعاتی دارد و باستانشناسی هم در جای خود متقابلاً انتظاراتی و توقعاتی گفت: باستانشناسی امروز ایران بر این باور است که اگر بتواند که میتواند خود را، میراثباستانی ایران را و میراثفرهنگی ایران را به گونهای شایسته و سزاوار مطرح و معرفی کند.
مرتضایی افزود: باستانشناسی امروز ایران با این درک و دریافت که زمان درنگ نیست و زمان حضور در عرصههای بینالمللی است برآن شده تا با برنامهریزیهای جامع و کلاننگر در حوزه ایران و ایران فرهنگی به صحنه آید و نقش سازندهای بر عهده گیرد.
رییس پژوهشکده باستانشناسی اظهارکرد: باستانشناسی امروز چشم به افقهای گستردهتر آینده در همکاریهای ملی و بینالمللی، همکاریهای میان رشتهای، همکاری سازنده با نهادهای عمرانی، همکاریهای زیربنایی با نهادهای آموزشی و پژوهشی دوخته است تا با ایفا کردن نقش خویش در عرصههای ملی و فرا ملی بدرخشد.
او گفت:پژوهشکده باستانشناسی در سال 1399 با حدود 143 مجوز برای بررسیهای باستانشناسی، کاوش، گمانهزنی به منظور تعیین عرصه و پیشنهادحریم، گمانهزنی به منظور لایهنگاری و گمانهزنی استعلامی و مطالعات طرحهای عمرانی، نقش حاکمیتی و مدیریت علمی فعالیتهای باستانشناسی کشور را با نظارت بر اجرای برنامهها ایفا کرده است.
مرتضایی با بیاناینکه پژوهشکده کوشیده همه این جامعه که شامل اعضاء هیأتعلمی و کارشناسان پژوهشکده باستانشناسی و ادارات کل استانها، اعضاء هیأتعلمی دانشگاهها، باستانشناسان مراکز علمی بینالمللی به صورت هیئتهای مشترک و همپنین باستانشناسان آزاد است را پوشش دهد گفت: مطمئناً تا رسیدن به اهداف کلان و جامع باستانشناسی از نظر علمی و ملی هنوز فاصله زیادی است و پژوهشهای انجام شده در اندازه و شأن و در حد انتظار سرزمین تاریخی و باستان ایران نیست و برای تحقق آن نیاز به زیر ساختهای متناسب و به روز در زمینه آموزش نیروی انسانی آزموده، امکانات علمی و فنی روزآمد، سرمایهگذاری کلان ملی برای انجام برنامههای هدفمند و بلند مدت باستانشناسی است.
مرتضایی خاطرنشانکرد: این گردهمایی برای پژوهشکده باستانشناسی و باستانشناسان فرصتی است که کارنامه خود را در برابر ارزیابی، نقد و بررسی و داوری قرار دهند، داشتهها و کاستی را ببیند و برای برنامههای پیش روی از هم اندیشی همه جامعه باستانشناسی بهره مند شوند.
او گفت: 38 برنامه شامل بررسی و شناسایی، 62 برنامه شامل گمانهزنی به منظور تعیین عرصه و حریم و لایهنگاری و 43 برنامه کاوش بوده است. رییس پژوهشکده باستانشنای در تشریح برنامههای بررسی باستانشناسی گفت: 5211 محوطه در سال 1399 شناسایی و در نقشه باستانشناسی کشور جانمایی شده است که استان سیستان و بلوچستان با تعداد 2576 محوطه و پس از آن استان کرمان با 1441 محوطه و استان مرکزی با 411 محوطه و استان همدان با 325 محوطه بیشترین آثار شناسایی شده استانها را شامل میشود و استانهای البرز، ایلام، آذربایجان شرقی، بوشهر، تهران، خراسان رضوی، زنجان ، قم، کردستان، کهگیلویه و بویراحمد و گلستان هیچ برنامه بررسی و شناسایی نداشتند.
این باستانشناس گفت: انجام برنامههای بررسی و شناسایی به منظور تکمیل نقشه باستانشناسی ایران با توجه به اسناد بالادستی و تأکید بالاترین مرجع قانونگذاری کشور یعنی مجلس شورای اسلامی و واگذاری آن به عنوان یک تکلیف قانونی به میراثفرهنگی و با توجه به توسعه و گسترش فعالیتهای عمرانی در کشور و لزوم پرداختن به نقشه باستانشناسی به منظور حفظ آثار تاریخی – فرهنگی کشور و صیانت آنها در مقابل اجرای طرح های عمرانی و توسعه کشور باید در الویت برنامه های پژوهشی وزارتخانه متبوع و به خصوص پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری و ادارات کل استانها قرار گیرد.
مرتضایی با اشاره به پروژههای کاوش اظهار کرد: از مجموع 43 برنامه کاوش، تعداد 14 برنامه کاوش مربوط به کاوش های نجاتبخشی، 27 برنامه کاوش پرسش محور و 2 برنامه کاوش آموزشی بود که تعداد 4 پروژه به صورت مشترک با هیأتهای خارجی و 39 برنامه توسط کارشناسان داخلی انجام شده است.
او با اشاره به اینکه با توجه به کمبود اعتبارات در دو دهه اخیر متأسفانه کاوشهای باستانشناسی هدفمند و پرسش محور کاهش شدیدی داشته افزود: با توجه به نقش و جایگاه این پژوهشها در پر کردن خلاءهای تاریخی کشور لازم است که مسئولین محترم وزارت خانه متبوع و مدیران کل استانها و پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری به این پژوهشها توجه ویژه کرده و اعتبارات لازم برای انجام این برنامهها را تأمین کنند.
او با اشاره به پروژههای گمانهزنی تصریحکرد: از مجموع 62 برنامه گمانه تعداد 37 برنامه گمانهزنی به منظور تعیین عرصه و پیشنهاد حریم، 5 برنامه گمانهزنی به منظور لایهنگاری، 8 برنامه گمانهزنی به منظور پاسخگویی به استعلامات،2 برنامه گمانهزنی به منظور نجات بخشی و 10 برنامه گمانهزنی پرسش محور بوده است.
رییس پژوهشکده باستانشناسی گفت: با توجه به نقش و جایگاه گمانهزنی به منظور تعیین عرصه و پیشنهاد حریم به عنوان یک اقدام حفاظتی پیشنهاد میشود که ادارات کل استانها نسبت به توسعه این برنامهها در استانها اقدامات بیشتری را به انجام رسانند.
مرتضایی در تشریح برنامههای پژوهشی این مرکز به تفکیک استانها گفت: از مجموع 143 برنامه پژوهشی انجام شده در سال 1399 استان آذربایجان غربی با 27 برنامه و بعد از آن استان های فارس با 13 برنامه و کرمان با 11 برنامه فعالترین استانهای کشور در امر پژوهشهای باستانشناسی بوده که وظیفه خود میدانم از تلاش و مساعدت مدیران کل این استانها تشکر و قدردانی کرده و تداوم پژوهشهای باستانشناسی در استانهای فوق را در سالهای آتی خواستارم.
او با ابراز تأسف از اینکه استانهای آذربایجان شرقی، البرز، بوشهر، تهران، چهارمحال و بختیاری، خراسان جنوبی، زنجان، سمنان، کردستان، گلستان، هرمزگان و یزد با تعداد یک تا دو برنامه کمترین استانها در انجام پژوهشهای باستانشناسی در سال 1399 بوده اند افزود: با توجه به نقش و جایگاه این استانها در امر مطالعات باستانشناسی و ظرفیتهای موجود لزوم توجه و اهتمام مدیران این استانها را در تداوم پژوهشهای باستانشناسی خواستارم.
او گفت: در سال 1399 مجموعاً 47 عنوان کتاب و مقالات علمی پژوهشی و تخصصی به چاپ رسیده که از این تعداد 9 عنوان کتاب 22 مقاله پژوهشی و ISI و 16 مقاله تخصصی است که به همت همکارانم به چاپ رسیده است.
رییس پژوهشکده باستانشناسی اظهار کرد: با توجه به تعداد 143 برنامه انجام شده خروجی این برنامهها با تعداد انجام آن تناسبی ندارد و لزوم توجه به این بخش بیش از پیش لازم و ضروری است تا جامعه علمی کشور را از ماحصل فعالیتهای انجام شده اطلاع یابند.
او با بیاناینکه فراخوان و شیوهنامه ارسال مقاله کوتاه نوزدهمین گردهمایی در تاریخ 29 خرداد برای تمامی سرپرستان برنامههای میدانی سال 1399 ارسال شد و تا پایان مرداد ماه 142 مقاله کوتاه دریافت شد افزود: سخنرانیها شامل 36 مقاله است که 21 سخنرانی مربوط به برنامههای کاوش 12 سخنرانی مربوط به برنامه های بررسی و شناسایی و3 سخنرانی مربوط به برنامههای لایه نگاری است که طی 9 نشست علمی و 4 عنوان سخنرانی با موضوع اشیاء تاریخی فرهنگی و علوم میان رشتهای در نشست پایانی گردهمایی ارائه خواهد شد.
مرتضایی خاطرنشانکرد: تمامی مقالات کوتاه بعد از برگزاری گردهمایی در سایت پژوهشکده برای استفاده عموم بارگزاری و تعدادی نیز چاپ کاغذی خواهد شد و کاتالوگ منتخب از نو یافتههای سال 1399 که به همت معصومه مصلی تهیه شده نیز در پایان همایش در سایت پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری، بارگزاری و تعدادی کاغذی چاپ خواهد شد.
مرتضایی در پایان با یادی از اساتید صادق ملک شهمیرزادی، میرعابدین کابلی، حسن طلایی، جواد قندگر، احمد کبیری، عبدا... قوچانی، رضا مستوفیفرد، حمید خطیب شهیدی و مسعود گلزاری که در سالهای 1399 و 1400 آسمانی شدهاند و جامعه علمی باستانشناسی از فیض وجودشان بیبهره شده گفت: جامعه باستانشناسی هرگز خدمات این عزیزان سفر کرده را به جامعه باستانشناسی از یاد و خاطرهها نخواهد برد.
منابع:
موسسه میراث مکتوب، خبرگزاریهای: ایکنا، ایرنا، ایبنا، ایسنا، شبستان، پایگاه خبری یوپنا، رایزنی فرهنگی ایران در ژاپن، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، فرهنگستان هنر، مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، کمیسیون ملی یونسکو- ایران، مرکز اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری